یادم میمونه !
من دیگ خیلی ناراحت نمیشم
دیگه از ته دل گریه نمیکنم
حتی دیگه جای خالی ادما رو حس نمیکنم
من جدیدا با بهترین دوستم قهر کردم که خیلی برام ادم مهمی بود
ولی اصلا اهمیت ندادم !
نمیدونم چرا ولی اینجور بودم که خب تو نباشی هم دیگ مهم نیست !
ما حرفی نزدیم راجبش چون من اصن مشکلی با سکوت هردوتامون نداشتم
انگار تازه دارم یذره میفهمم که
دوستی باهاش با اینکه فوق العاده بود ولی پر از ناراحتی و درد برای من بود ...
من خیلی دوسش داشتم و اگه هنوزم بخواد باهام دوست باشه راحت قبول میکنم ولی همچنان یچیزی ته قلبم سنگینی میکنه ...
دیشب شنیدم که به بقیه گفته فکر میکنه من بهش حسودی میکنم :)
من واقعا ادم حسودی نیستم (البته تا وقتی که طرف مقابلم جونگ کوک نباشه )
اونم حسادت به کی ؟ به بستیم بهترین دوستم ؟
واقعا ناراحت شدم ...
چون اصلا همچین ادمی نیستم ...
فکر میکنه من به اینکه دوست پسر داره حسودی میکنم ؟
اخه حتی رلش تایپ من نیس و حتی از نظر من خوشگل هم نیس :/
و البته خیلی ادم بی شخصیته و همیشه منو مسخره میکنه ....
واقعا ؟؟؟؟؟
حتی اینکه من به شوخی بهش میگفتم برو کات کن باهاش رو جدی گرفته
بعد ۷ ، ۸ سال دوستی باهاش هنوز فرق شوخی و جدی منو نمیفهمه :)
قلبم شکست ...
ولی گریه نکردم !
حتی خیلی هم ناراحت نشدم ...
یکی از دوستام بهم گفت که رلش بهش گفته از مینا و فلانی و فلانی دوری کن اینا بدتو میخوان و از این حرفا :)
بعد منی که ....
وقتی عمل کرده بود رفتم پیشش براش از اون شیرکاکائو گنده ها خریدم
تو مدرسه همیشه حواسم بهش بود که یوقت چیزی به زخم عملش نخوره
با مامان بابام دعوا و بحث میکردم تا باهاش برم بیرون
وقتی مریض بودم بخاطر اینکه ناراحتش نکنم باهاش میومدم
کارایی که میترسیدم انجامشون بدمو بخاطر اون انجام دادم
با من میومد بیرون ولی منو ول میکرد میرفت پیش رلش
بخدا من اصن ناراحت نیستم که رل زده
ولی اینکه دوستی ۸ سالمون بخاطر یه پسر که فقط دوماهه باهاش قرار میزاره نابود شه منو ناراحت میکنه ...
ارزش من همینقد بود ؟ همین ؟
حیف اون همه وقتی که به پای دوستیمون گذاشتم ...
حیف منی که همیشه غرورمو زیر پا گذاشتم ، حتی وقتایی که خودش مقصر بود میگفتم " هی بیا اشتی کنیم من تحملشو ندارم! "
شاید اگه دوباره برگردم به اون زمان بازم همینکارا رو کنم ولی ایندفعه همونجا که خواست با یارو رل بزنه جلوشو میگیرم
نمیخوام ارزوی بدی کنم براش ....
ادمی نیستم که بد کسی رو بخوام
یا چون فقط دیگ با هم دوست نیستیم براش چیزای بد ارزو کنم
فقط امیدوارم رابطشون طولانی تر از دوستیمون باشه!!!
که حداقل ارزششو داشته باشه
ارزش از دست دادن منی که همه کاری براش کردم ...
خودش همیشه میگفت من لیاقتتو ندارم
من هنوز با حرفش موافق نیستم ...
ولی خب حداقلش میدونم که نمیتونه هیچ دوستی رو پیدا کنه که به اندازه من باهاش خوب باشه ...
خودم وقتی دیدم که دیگه زیادی رفتارش ناراحتم میکنه ازش فاصله گرفتم
و اون حتی تلاشی برای نگه داشتن رفاقتمون نکرد
همیشه تو این موقع از سال اینجوری میشه زندگیم ...
طلسمه انگار !!!!
حیح
:)
+اینو نوشتم تا یادم بمونه ... همین ...